Samstag, 1. August 2009

رژیم ابطحی (سید ابرهیم نبوی)


محمد علی ابطحی امروز اعتراف کرد. وی که موفق شده بود در مدت چهل روز پانزده کیلو وزن کم کند، همراه با گروه دیگری از زندانیان علیه خودش و دیگران اعترافاتی کرد که چون ما خودمان قبلا مثل خیلی از دوستان از این اعترافات کرده ایم، لازم می دانیم موارد زیر را تذکر دهیم:

اول، کسی که اعتراف کرده محمد علی ابطحی نبود، چون محمد علی ابطحی یک آقای 100 کیلویی است که نظراتی دارد و طبیعتا نظراتش متناسب با وزنش است، حالا یک ابطحی هشتاد کیلویی آوردید که چیزهایی را اعتراف می کند، ما از کجا بدانیم این ابطحی خودش است؟ شاید برادرش است که لاغر تر از اوست.

دوم، ابطحی دو ماه است در زندان انفرادی است، به قول رهبری هر یک روز زندان انفرادی یک ماه شکنجه است، شما شصت ماه یک نفر را شکنجه کردید، طبیعی است که به هر چیزی اعتراف کند، اگر ابطحی اعتراف کند ناپلئون بناپارت یا فیدل کاسترو یا آدولف هیتلر است، اصلا عجیب نیست.

سوم، از اول انقلاب تا حالا هزار نفر در دادگاههای جمهوری اسلامی اعتراف کرده اند و بدون حتی یک استثناء همه آنها یک هفته پس از آزادی اعلام کردند تحت فشار بودند، ابطحی را همین فردا بفرستید دبی، اگر نگفت اعتراف ها همه دروغ است.

چهارم، وقتی زن قائم مقام وزارت اطلاعات زیر شکنجه اعتراف می کند جاسوس اسرائیل بوده و فساد اخلاقی داشته، طبیعی است اگر احمدی نژادهم یک سال دیگر زیر دست همان بازجو بیفتد اعتراف خواهد کرد که خودش جاسوس آمریکا و اسرائیل و انگلیس و تمام کارهایش بخاطر براندازی نظام بوده، این خط این هم نشان. ابطحی که جای خود دارد.

پنجم، متهمی که خودش زندانی است، وکیلش هم زندانی است، رفیقش هم زندانی است، رئیس سابقش هم زندانی است، معاون سابقش هم زندانی است، شاهدش هم زندانی است، طبیعی است که به هر چیزی اعتراف می کند.

ششم، شما یک شیر هشتصد کیلویی را هم به بازجوهای جمهوری اسلامی بدهید، بعد از سه ماه اعتراف می کند که یک الاغ ده کیلوئی است، هنر متهم نیست، اگر هنری هست متعلق به بازجوست که وقتی خودش گرفتار شد خواهید دید که چه زاری ها نمی کند و چه اعتراف ها بر زبان نمی آورد و چه رقص ها که بدون ساز نمی کند.

هفتم، تمام اعترافات ابطحی را روی هم جمع کنیم، یک چیز می ماند و آن اینکه در انتخابات تقلب نشده است. بیچاره ابطحی! چون از بیرون خبر ندارد، فکر می کند این حرفها اثر دارد، وقتی همه طرفداران دولت و مجلس و مراجع و روحانیون خودشان در کمال آزادی و بدون رفتن به زندان قبول کرده اند که تقلب شده است، مردم حرف کسی که زندان بوده قبول نمی کنند. مهم ترین دلیل تقلب هم همین است که ابطحی زندانی است.

هشتم، خداوند می گوید برای دانستن سفر کن، حتی به چین برو. چطور می شود یک آدمی در خانه خودش، توی کتابخانه ای که ده هزار کتاب دارد، در کمال عقل و شعور و آرامش، حقیقت را نفهمد، بعد برود زندان، دور از خانواده، در سلول انفرادی، بدون خبر، کتک بخورد، تحت فشار قرار بگیرد، قرص بخورد، به جای دیدن صد نفر فقط یک بازجو ببیند، و حقیقت را بفهمد. و از همه اینها گذشته، وقتی یک هفته بعد دوباره رفت خانه، حقیقت یادش برود؟

نهم: طبیعی است که ابطحی را تا چند روز دیگر آزاد و بهزاد نبوی را که اعتراف نکرده آزاد نمی کنند، یعنی کسی که به جرمی اعتراف کرده و پذیرفته مجرم است، آزاد می شود، انشاء الله، و کسی که جرمی را نمی پذیرد و دلیلی هم علیه او نیست، زندان می ماند. یعنی شما اگر مجرم باشید آزاد می شوید، ولی اگر مجرم نباشید زندانی می شوید

خودتان با دیدن این عکس نگاه کنید که محسن امین زاده معاون سابق وزارت امور خارجه چند سال پیر شده است