او كه پس از بازداشت يك روزهاش كه گفته شد براي حفظ جان وي بوده است ديگر سخني نگفت اما چند روز پيش درباره ماجراي بازداشت خود گفت: در خيابان بازداشت شدم. اينكه گفتند براي محافظت بوده است، واقعيت ندارد. گفتند كه حكم بازداشت تو را داريم. بعد هم به پايگاه مقداد و از آنجا به قرارگاه ثارالله منتقل شديم كه در اين دو جا انصافاً رفتارها خوب و محترمانه بود. دو تا اتهام داشتم، سازماندهي اغتشاشات و ديگري حضور در اغتشاشات. در مورد اتهام سازماندهي، مثل ملانصرالدين خودشان سناريويي را مينويسند و بعد هم آنقدر تكرار ميكنند كه خودشان نيز باور ميكنند (البته شك دارم كه خودشان هم باور كنند.) و براساس آن اقدام ميكنند، اعترافات اخير و همچنين اتهاماتي كه به مهدي وارد كردهاند نيز همين حكم را دارد. وي درباره آنچه در جريان بازداشت كوتاه رخ داد گفت: از من پرسيدند كه تو يك روز به كانادا رفتهاي. براي چه كاري؟ كه من گفتم رفت و برگشت به كانادا دو روز طول ميكشد، حداقل يك روز هم كه بايد آنجا بمانم خب سرجمع ميشود سه روز، من چگونه يك روزه رفته و برگشتهام؟ گفتند پس با آنها ارتباط داشتهاي، گفتم اسناد آن كجاست؟ وخواستم كه در برگهاي بازجويي از من بپرسند تا كامل آن را تكذيب كنم. در برگهاي بازجويي نيز به اصرار من اين سؤال مطرح شد و آنها تمايل به اين كار نداشتند. قبل از انتخابات در رسانهها و خبرگزاريهاي دولـتي نـوشـتند 200 هزار مانتوي سبز براي دختران فيروزهاي تهيه كردهام كه از اصل كذب بود و يا مثلاً يك روز قبل از انتخابات، فارس پيامك ارسال كرد كه «فائزه هاشمي دررفت»، در حالي كه فرداي آن روز در شعبه خيابان ديباجي رأي دادم.
فرزند هاشميرفسنجاني كه با سايت كانون جوانان حزب كارگزاران سازندگي گفتوگو كرده است با بيان اينكه فجايع فقط به كهريزك و كوي دانشگاه، ختم نميشود گفت: بررسي و پاسخگويي به آنچه كه در خيابانها و در زندانها و اماكن ديگر برمردم رفته است همگي بايد در دستور كار باشد.
در اين جريانات نيز مثل موضوع انتخابات نياز به كميتهاي بيطرف و مستقل است تا عادلانه و براساس واقعيتها و به دور از جانبداريها به بررسي مسائل و بعد هم برخورد با متخلف بپردازد. اين كه عدهاي خلاف كنند، آن هم به اين گستردگي و با اين عمق، و مورد اعتراض هم قرار نگيرند، ولي به معترضان كه به دنبال حقوق خود هستند انگ همسويي با بيگانه، اغتشاشگر، دشمن شادكن، جاسوس، انقلاب مخملي و... زده شود از كجاي اسلام در آمده است من نميدانم. شرايط بنحوي شده است كه براي اثبات حقانيت خودشان، براي افراد بيگناه پروندهسازي ميكنند.
وي با بيان اينكه منتسب كردن اعتراضات مردمي به «انقلاب مخملي» نوعي فرافكني است نظر جديدي را درباره انقلاب مخملي ارائه داده و گفته است: انقلاب مخملي در مفهوم عام آن ميتواند به معني اصلاحطلبي و بيان مسالمتآميز ضرورت اصلاحات و تلاش براي انجام آن باشد كه چيز بدي نيست. اين يعني گروههايي هستند كه نه به اصل نظام اعتراض دارند و نه براندازند و تنها اعتراض آنها به روندهاي غير قانوني و خلاف است و دنبال رأي خود هستند اين كه حالا رسانههاي خارجي و يا خارجيها در تأييد تحركات مردمي چيزي بگويند اين نشانه وابستگي نيست. مگر امام در خارج از كشور در فرانسه نبودند؟ مگر مقامات فرانسوي كشور خود را پناهگاه انقلابيون قرار نداده بودند؟ مگر بسياري دانشجويان از آمريكا مبارزه نميكردند؟ مگر رسانههاي خارجي و از جمله BBC در آن زمان مسائل ايران را با شدت قوت پوشش نميدادند؟
وي درباره اعترافات يكي از كارمندان سفارت انگليس نيز با بيان اينكه اعترافات كارمند سفارت انگلستان، البته آنچه كه من شنيدم، چيزي نبود جز انجام وظيفه تصريح كرد: هر سفارتي در هر كشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهيه ميكنند تا سياستهايشان در آن را بر مبناي شرايط واقعي هر كشوري بريزند. مگر سفارت ما در كشورهاي خارجي اين كار را نميكند؟
فائزه هاشمي در خصوص اعترافات بيان شده از سوي متهمين دادگاه اخير نيز گفت: چه كسي اعترافات فردي كه بيش از پنجاه روز در انفرادي بوده، ارتباطي با بيرون از زندان نداشته، با خانواده و وكيل ارتباط نداشته، تحت انواع و اقسام فشارها بوده، و نه تنها از وقايع بيرون از زندان بياطلاع است، بلكه همانگونه كه آقاي موسوي نيز گفت احتمالاً اخبار كذب را به فرم روزنامههاي اصلاحطلبان دريـافت كـرده است، باور ميكنفانژه هاشمي كه با سخنرانياش در جمع حاميان موسوي در ورزشگاه سرپوشيده آزادي به چهرهاي تمام قد در برابر محمود احمدينژاد بدل شد بهانه خوبي بود تا رئيس دولت نهم و كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري به پشتوانه آنچه او گفته بود بر رقيب ديگر در مناظره انتخاباتي بشورد.
او كه پس از بازداشت يك روزهاش كه گفته شد براي حفظ جان وي بوده است ديگر سخني نگفت اما چند روز پيش درباره ماجراي بازداشت خود گفت: در خيابان بازداشت شدم. اينكه گفتند براي محافظت بوده است، واقعيت ندارد. گفتند كه حكم بازداشت تو را داريم. بعد هم به پايگاه مقداد و از آنجا به قرارگاه ثارالله منتقل شديم كه در اين دو جا انصافاً رفتارها خوب و محترمانه بود. دو تا اتهام داشتم، سازماندهي اغتشاشات و ديگري حضور در اغتشاشات. در مورد اتهام سازماندهي، مثل ملانصرالدين خودشان سناريويي را مينويسند و بعد هم آنقدر تكرار ميكنند كه خودشان نيز باور ميكنند (البته شك دارم كه خودشان هم باور كنند.) و براساس آن اقدام ميكنند، اعترافات اخير و همچنين اتهاماتي كه به مهدي وارد كردهاند نيز همين حكم را دارد. وي درباره آنچه در جريان بازداشت كوتاه رخ داد گفت: از من پرسيدند كه تو يك روز به كانادا رفتهاي. براي چه كاري؟ كه من گفتم رفت و برگشت به كانادا دو روز طول ميكشد، حداقل يك روز هم كه بايد آنجا بمانم خب سرجمع ميشود سه روز، من چگونه يك روزه رفته و برگشتهام؟ گفتند پس با آنها ارتباط داشتهاي، گفتم اسناد آن كجاست؟ وخواستم كه در برگهاي بازجويي از من بپرسند تا كامل آن را تكذيب كنم. در برگهاي بازجويي نيز به اصرار من اين سؤال مطرح شد و آنها تمايل به اين كار نداشتند. قبل از انتخابات در رسانهها و خبرگزاريهاي دولـتي نـوشـتند 200 هزار مانتوي سبز براي دختران فيروزهاي تهيه كردهام كه از اصل كذب بود و يا مثلاً يك روز قبل از انتخابات، فارس پيامك ارسال كرد كه «فائزه هاشمي دررفت»، در حالي كه فرداي آن روز در شعبه خيابان ديباجي رأي دادم.
فرزند هاشميرفسنجاني كه با سايت كانون جوانان حزب كارگزاران سازندگي گفتوگو كرده است با بيان اينكه فجايع فقط به كهريزك و كوي دانشگاه، ختم نميشود گفت: بررسي و پاسخگويي به آنچه كه در خيابانها و در زندانها و اماكن ديگر برمردم رفته است همگي بايد در دستور كار باشد.
در اين جريانات نيز مثل موضوع انتخابات نياز به كميتهاي بيطرف و مستقل است تا عادلانه و براساس واقعيتها و به دور از جانبداريها به بررسي مسائل و بعد هم برخورد با متخلف بپردازد. اين كه عدهاي خلاف كنند، آن هم به اين گستردگي و با اين عمق، و مورد اعتراض هم قرار نگيرند، ولي به معترضان كه به دنبال حقوق خود هستند انگ همسويي با بيگانه، اغتشاشگر، دشمن شادكن، جاسوس، انقلاب مخملي و... زده شود از كجاي اسلام در آمده است من نميدانم. شرايط بنحوي شده است كه براي اثبات حقانيت خودشان، براي افراد بيگناه پروندهسازي ميكنند.
وي با بيان اينكه منتسب كردن اعتراضات مردمي به «انقلاب مخملي» نوعي فرافكني است نظر جديدي را درباره انقلاب مخملي ارائه داده و گفته است: انقلاب مخملي در مفهوم عام آن ميتواند به معني اصلاحطلبي و بيان مسالمتآميز ضرورت اصلاحات و تلاش براي انجام آن باشد كه چيز بدي نيست. اين يعني گروههايي هستند كه نه به اصل نظام اعتراض دارند و نه براندازند و تنها اعتراض آنها به روندهاي غير قانوني و خلاف است و دنبال رأي خود هستند اين كه حالا رسانههاي خارجي و يا خارجيها در تأييد تحركات مردمي چيزي بگويند اين نشانه وابستگي نيست. مگر امام در خارج از كشور در فرانسه نبودند؟ مگر مقامات فرانسوي كشور خود را پناهگاه انقلابيون قرار نداده بودند؟ مگر بسياري دانشجويان از آمريكا مبارزه نميكردند؟ مگر رسانههاي خارجي و از جمله BBC در آن زمان مسائل ايران را با شدت قوت پوشش نميدادند؟
وي درباره اعترافات يكي از كارمندان سفارت انگليس نيز با بيان اينكه اعترافات كارمند سفارت انگلستان، البته آنچه كه من شنيدم، چيزي نبود جز انجام وظيفه تصريح كرد: هر سفارتي در هر كشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهيه ميكنند تا سياستهايشان در آن را بر مبناي شرايط واقعي هر كشوري بريزند. مگر سفارت ما در كشورهاي خارجي اين كار را نميكند؟
فائزه هاشمي در خصوص اعترافات بيان شده از سوي متهمين دادگاه اخير نيز گفت: چه كسي اعترافات فردي كه بيش از پنجاه روز در انفرادي بوده، ارتباطي با بيرون از زندان نداشته، با خانواده و وكيل ارتباط نداشته، تحت انواع و اقسام فشارها بوده، و نه تنها از وقايع بيرون از زندان بياطلاع است، بلكه همانگونه كه آقاي موسوي نيز گفت احتمالاً اخبار كذب را به فرم روزنامههاي اصلاحطلبان دريـافت كـرده است، باور ميكند. زماني اين اعترافات ميتواند مورد پذيرش افكار عمومي قرار گيرد كه كل مراحل دستگيري، بازجويي، دادگاه و... بر طبق قانون انجام شده باشد.
وي گفت: بهتر است كه اين طور فكر نشود كه اگر اعتراضات كمرنگتر شده است، اصل آن از بين رفته است. اصل اعتراض را بايد درست پاسخ داد و گرنه چون آتش زير خاكستر خواهد شد. خشم و نفرت از دل مردم با اين حركات زدوده نميشود.
فائژه هاشمي با بيان اينكه «من فكر ميكنم اين نهضت خودجوش است و سازمانده و رهبري كه اينها به اين صورت دنبالش ميگردند وجود ندارد» درباره ارزيابياش از شرايط فعلي اظهار داشت: فراموش نكنيم كه اينها مردم همين كشور هستند، جامعهاي افسرده و دمق و آسيب ديده و پر از خشم و نفرت و كينه، حتي خاموش، نميتواند مناسب براي يك نظام مقتدر باشد. اين كه مطالبات به حق و قانوني مردم خود را اين گونه سركوب كنيم و در عوض بخواهيم حامي حقوق مسلمانان و مردم دنيا باشيم طنزي تلخ و بيمعني است.
د. زماني اين اعترافات ميتواند مورد پذيرش افكار عمومي قرار گيرد كه كل مراحل دستگيري، بازجويي، دادگاه و... بر طبق قانون انجام شده باشد.
وي گفت: بهتر است كه اين طور فكر نشود كه اگر اعتراضات كمرنگتر شده است، اصل آن از بين رفته است. اصل اعتراض را بايد درست پاسخ داد و گرنه چون آتش زير خاكستر خواهد شد. خشم و نفرت از دل مردم با اين حركات زدوده نميشود.
فائژه هاشمي با بيان اينكه «من فكر ميكنم اين نهضت خودجوش است و سازمانده و رهبري كه اينها به اين صورت دنبالش ميگردند وجود ندارد» درباره ارزيابياش از شرايط فعلي اظهار داشت: فراموش نكنيم كه اينها مردم همين كشور هستند، جامعهاي افسرده و دمق و آسيب ديده و پر از خشم و نفرت و كينه، حتي خاموش، نميتواند مناسب براي يك نظام مقتدر باشد. اين كه مطالبات به حق و قانوني مردم خود را اين گونه سركوب كنيم و در عوض بخواهيم حامي حقوق مسلمانان و مردم دنيا باشيم طنزي تلخ و بيمعني است.