Samstag, 1. August 2009

نامهٔ علی‌ مطهری خطاب به جنتی : آقاي جنتي آيا قاتل عمار، علي است؟

جناب آقاي جنتي دامت برکاته
امام جمعه موقت تهران
با اهداي سلام و تحيت، سخنان جنابعالي در خطبه دوم نماز جمعه تهران، گذشته از نکات مثبت و قابل تقدير آن، شامل دو نکته بود که نه تنها منطبق با واقعيت نيست بلکه موجب تشديد تنش سياسي موجود است. نکته اول اينکه محرکان حوادث اخير را تنها مسبب مرگ مقتولان اين حوادث معرفي کرديد و کمترين اشاره‌اي به نوع برخورد با معترضين و خصوصا قتل چهار نفري که در بازداشتگاه‌ها جان خود را از دست دادند و لزوم معرفي و مجازات مسببان آن نکرديد. البته اين امر معمايي را براي اين بنده حل کرد و آن اينکه افرادي که دست به اين جنايتها مي‌زنند از نظر ايدئولوژيک و اعتقادي مستظهر به توجيهات امثال حضرتعالي هستند. بلاتشبيه استدلال جنابعالي شبيه استدلال معاويه در جنگ صفين است که پس از شهادت عمار ياسر و سخت شدن کار بر او، گفت قاتل عمار علي است که او را به اين جنگ آورد! بي ترديد افرادي مانند آقاي موسوي در تحريک مردم به تجمعات خياباني نقش داشته‌اند ولي آيا اين امر مي‌تواند توجيه کننده هرگونه رفتاري با اين مردم خصوصا در بازداشتگاه‌ها باشد؟ اينکه به بهانه حفظ نظام ظلم‌ها را خلاف همه نصوص اسلامي توجيه مي‌کنيد و در استدلال‌هاي خود مغالطه به کار مي‌بريد و از بيان حق خودداري مي‌نماييد باعث مي‌شود که بخش‌هاي خوب حرف‌هاي شما هم زمينه پذيرش نداشته باشد. دفاع از نظام و رهبري به اين نيست که اين حقايق را کتمان کنيم بلکه به اين است که قبل از آنکه غرب‌گرايان اين موارد را به عنوان نقض حقوق بشر اعلام کنند و پرچم اصلاح به دست گيرند خودمان آنها را مطرح و اصلاح کنيم. شهيد آيت‌الله مطهري مي‌فرمايند: «روحانيت نبايد اجازه دهد پرچم اصلاحات اجتماعي به دست روشنفکران غربزده بيفتد.» حرف‌هاي به تعبير شهيد مطهري «ميخ دار» افرادي مانند حضرتعالي و جناب آقاي محمد يزدي همواره مانعي براي اصلاحات واقعي و سدي براي جذب قشر فهيم و تحصيلکرده بوده است. (به عنوان نمونه جناب آقاي يزدي پس از پيشنهاد جناب آقاي‌هاشمي مبني بر آزادي زندانيان، خطاب به آقاي‌هاشمي گفتند شما چه‌کاره هستيد، ولي بعد از توصيه آقاي احمدي نژاد به رئيس قوه قضائيه مبني بر رعايت رأفت اسلامي با بازداشت شدگان نفرمودند شما چه‌کاره هستيد. اين نحو سخن گفتن و اينگونه رفتارهاي دوگانه مقبوليت فرد را تضعيف مي‌کند.) اميدوارم عنايت فرموده روش خود را تغيير دهيد.
نکته دوم اينکه حوادث اخير را معلول انتقام‌گيري جناب آقاي‌هاشمي رفسنجاني به خاطر شکست در انتخابات قبلي رياست جمهوري دانستيد. قطع نظر از اينکه اين سخن خارج از حوزه انصاف است، فرضا که چنين باشد، آيا آقاي احمدي نژاد با نوع مناظرات خود زمينه اين حوادث را فراهم نکرد و هيچ تقصيري نداشت؟ آيا بخشي از منشأ اعتراضات رفتار انتخاباتي ايشان نبود؟ آيا مبادي راي آقاي احمدي نژاد با توجه به آن مناظرات و فرصت ندادن به آقاي‌هاشمي براي دفاع از خود در صدا و سيما و توزيع گسترده کمک‌هاي نقدي در روستاها و... در انتخابات، صحيح بود؟ بايد اشکالات دو طرف را به دور از حب و بغض‌ها مطرح کنيم. علت اينکه اين فتنه هنوز پايان نيافته است اين است که هيچ طرفي اشکالات خود را نمي‌پذيرد. براي شما آرزوي توفيق بيشتر دارم.
با تقديم احترام
علي مطهري / 9/5/1388