Sonntag, 14. März 2010

"آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه "! "اقتصادنوین با رمل و جادو نمیشه"

"دکتر خزعلی میگویند : من تولد دوباره خود را مرهون امام می دانم، او به ما آزادگی و جوانمردی آموخت، من دین را با قرائت مجاهد کبیر خمینی دوست دارم، اما این همه عشق سبب نمی شود که نقد نداشته باشم و آن بزرگ مجاهد عالم تشیع را معصوم بدانم. ۱ ء آب و برق و اتوبوس مجانی در آغاز حکومت، نشان از این بود که تجربه حکومت داری را نداشتیم، فکر می کردیم که شاه می خورده است و حالا که ما نمی خوریم، پس پول نفت به ملت برسد، بعدها هزینه ها طاقت فرسا و کمر شکن شد و در خوردن هم هزار فامیل صد هزار شد " وحال حکومت ایران با سی سال کشورداری و تجربه میخواست نفت را بر سر سفره مردم بیاورد که هنوز احمدی نژاد بعد از چهار سال و نه ماه هنوزم که هنوزه اقصاددانان طرح او را ویرانگر میدانند ؛ خوب تجربه سی سال اینها، ما را به نیستی کامل میرساند و اینگونه تا این گوساله ها (کودتاگران) گاو شوند دل صاحبانشان(مردم) آب شود
دوستی میگفت در این پنج سال بی برنامگی دولت فجایعی در اقتصاد و پایه های استوار آن زده اند که اگر برای شهر آین مثال را گویم ؛ انگار بوردیزل و تانک از روی خانه ها عبور کرده اند ! پس ویرانه! که شکر خدا وقتی هم بعضی از اینها عوض میشوند ، بهم میگویند که من ویرانه ای را از او گرفتم و بعدی به بعدی خود حتمن خرابه ای را و آخرین نفر یک زمین غیر قابل کشت و ساز! خوب اینها که سی ویک بودند ولی من به جرات میگویم سیصد سال هم اگر میداشتند ، باز هم نمیتوانستند قول دادن یک هفته بلیط مجانی برای مترو را بمردم گول دهند