Samstag, 30. Januar 2010

میدانید زالو چیست و چه میکند ؟ آنان خون ما را می مکند؛ وحال دارند مال ؛ جان ؛غیرت و آزادی ما را می مکند!(چه نشسته ای )

زالوهایی که سی ویک سال بجانمان افتاده اند و سی ویک سال خونمان را در سالهای ۶۷ و ۸۸ و قتل های خارج نشینانی همچون فرخ زاد ها وداخل ماندگانی مرد تر از مرد همچون داریوش و پروانه فروهر، پیروز دوانی ، مجید شریف ، حمید و کارون حاجی زاده ، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده و هزاران انسان بی گناهی که شاید نامشان هنوز برایمان مشخص نیست و شاید تعدادی که به امر دایی جان ناپلئون زمانه مان ؛ آقای خ ر بدست نامردانی دیو صفت به حکم نابودی و مجهوالهویه در جایی دفن شده اند و" حتما " روزی با بر آمدن آفتاب و پیروزی حق برطلبان و رسوایی مکاران ؛ آنان را بشناسیم و در خاک وطن ؛ دفنشان کنیم ۰آری ما که باور نداشتیم ؛ ولی اینان گفتند و ما میگوییم! حق بر ظلم پیروز است ؛ پس ما پیروزیم
دوستان ۲۲ بهمن روزی سرنوشت ساز برایمان است ؛ چرا ؟ اینان اول گمان کردند که میزنند و شکنجه میکنند و حتی تجاوزمیکنند !!! و ما از راه خود عقب رفته و یا باز میمانیم (که چه فکر احمقانه ای) ایکاش دستم به آن تصمیم گیر نهایی و آن هزار دستان میرسید ؛ و میگفتم : احمق ؛ آیا فکر میکنی تجاوزبه هموطنانمان مرد و زن ! از اعدام کمتر است ؟!!! پس تو"دیکتاتور" ما را نشناختی و نخواهی شناخت ۰
دوستان آیا واقعا تجاوز به هم وطنمانان را از اعدام کمتر میدانیم؟ آیا میبایست بترسیم و کنار بکشیم ؟ نه ؛ نه ما هستیم ؛ چرا که که پدرانمان ایستادن و ما هم ایستاده ایم ؛ وعده ما با شما کودتاچیان ۲۲ بهمن و هر روزیکه روز ماست ؛ روز ایرانیانه ؛ ایرانی ۰ چهارشنبه سوری ها و فروردین ها و اریبهشت ها و خردادهاست

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ چه کسی با دشمن دون آویزد؟

ایرانیان سبز خارج از کشور "سفیران مردم زیر شکنجه و تجاوز و اعدام در خانه پدری " برای ۲۲ بهمن چه کرده اید ؟ آیا میخواهید کارکنان سفارتخانه ها و دفاتر نمایندگی جمهوری جهل و فساد در محل سکونتتان و کشور اقامتتا ن را در آنروز آسوده و مردم آن کشور را بی خبر از ایرانتان قرار دهید ؟ آیا میخواهید دنیا گمان کند که جمهوری جهل و فساد با فشار و اعدام ، مردم را بخانه هایشان فرستاده؟ آیا کارداران و سفراییکه تا امروز به مردم ایران پیوسته اند را میخواهید تنها بگذارید ؟ حتمن نه ؛ پس بپا خیزید و برنامه ریزی کنید و هماهنگی با دوستان خود برای حضوری از همیشه سبزتردر جای جای این دنیا نمایی

نکند !!! من به امید تو بنشینم و تو به امید من ! پس ندا ها و سهراب ها چشم بما دارند و بخصوص مردم داخل کشور که با تمام خطرات همچون مرد ایستاده اند با تمام بضاعتشان .
من و تو از این فضای بازخارج از کشور میبایست به یاریشان بشتابیم ؛ فردا دیر است ؛ همراه شو و دیگران را همراه کن

سفیران خارج از کشور جنبش سبز"ایرانیان خارج کشور "؛لطفا برای۲۲ بهمن برنامه ریزی کنید ؛ دنیا و مردم داخل چشم بشما دارند

بخصوص برای یاری و تشکر از سفرا و دیپلماتهاییکه تا امروز به جنبش سبز پیوسته اند ؛ همراه شوعزیز شما سفیران جنبش مردم ایران د رخارجید

همانگونه که زدن و تجاوز نتیجه عکس داشت ؛ کودتاچیان بدانند که اعدامها نتیجه ای بمراتب بدتر برایشان بهمراه خواهد داشت


عجیب نیست که اینان چنین اشتباهاتی مرتکب میشوند چرا که این غیر ایرانیان عرب زاده وعموما در کشورهای عربی تخمشان کاشته شده ؛ از ایرانیان و تعصباتی که دارند چیزی ندانند ؛ اگر میدانستند از روز اول رای مان را نمی دزدیدند و بی احترامی را به این مردم با فرهنگ و تمدن که دارای گذشته ای همراه با مبارزه و مبارزانیکه تاریخدانان هنوز که هنوزه بدنبالشان میگردند ؛ آری ما را سر ایستادن و گذشت ؛ بخصوص در مسائلی که برایمان حکم ناموسی دارد را نیست ؛ خداوندا از تو سپاسگزارم که دشمنان ما را از ابلهان آفریدی که خود برای تعیین تکلیفشان عجله داشته و ملت ایران را هر روز به خواسته اصلی خود که همانا برچیدن سفره دیکتاتوران از مرز و بوم ایران عزیزمان است؛یاری میکنند ۰ دوستان ۲۲بهمن روز بیداری کودتاچیان سر در برف فرو کرده است پس فریادمان را هر چه رساتر و بلندتر به گوششان میرسانیم

Donnerstag, 28. Januar 2010

خودنویس جان هنوز قوره نشده ! میخوای مویز شی ؟

شاید بگویید در این برهه از زمان وقت نفاق و کدورت میان اپوزیسیون نیست ؛ ولی اتفاقا برعکس ؛ چرا میبایست با دست خودمان سایتهایی را پر بیننده کنیم که فردا همین سایتها نقش نفاق افکن در میانمان را همچون جرس بازی کنند ؟ مگر نه این است که اگر جرس ؛ جرس شد به لطف کاربران بالاترین بوده ؟! و حال چه کسی و کسانی شروع به نفاق افکنی کردند و میکنند ؟ اول جرس و حال خودنویس ! بقول دوستی میگفت : نیک آهنگ اول بدنبال مصاحبه با مهدی است تا به سایتش سر و سامان دهد و حال هنوز قوره نشده ؛ میخواد مویز شه !! آقایان در بالاترین هر کس اجازه دادن لینک و ابراز عقیده دارد و این با سایتهایی همچون جرس و خودنویس که گردانندگان آن میتوانند لینکها را گزینشی در سایت بگنجانند و میبینیم در این چند روز حمله خود را حساب شده بر روی بالاترین و کاربران آن زوم نموده اند ؛ دوستان شاید مسئولان این سایتها ندانسته به نفاق ها دامن زده و یا تعداد اندکی نفوذی از سوی کودتاچیان ؛ که حتمن چنین است ؛ اما برای من به شخصه خطر اینگونه سایتها که از خودمان برای ضربه زدن به خودمان و جنبش استفاده میکنند بسیار بیشتر از سایتهای خود دیکتاتوران است پس من رمز بالاترین برای اینکه خودنویس را همچون جرس به یک سایت پر بیننده تبدیل نکنم هر دو را تحریم میکنم و بیشتر از این که وقت خود را برای مطرح کردن اینگونه سایتها صرف کنم ! از امروز به نوشتن بیشتر مقالات و آنرا در معرض داوری یک سایت آزاد با کاربرانی آزاد در رای یعنی بالاترین قرار میدهم ؛ تا اینکه مقالاتی را از سایتهایی که شاید دوستان به نام آنان بیشتر علاقه داشته و در این مدت به مقالات آن ایمان آورده وآنهم بخاطر بزرگ نمایی از سوی خودمان بوده ! وحال با چرخشی حساب شده با مقاله ایی که نویسنده آن تبر به نابودی این درخت تنومند که با خونهای عزیزانی آبیاری شده است ؛ همت ورزیده !! ما بیشماریم و انسداد در میانمان محال و ناشدنی

آقای خ ر امروز خریت را به اوج رساندید و حتی به خر هم یک سور زدید (نگفتم خر نشو ! خره)

حماقتت رو ٢٢ بهمن جواب خواهیم داد

دو اعدام امروز آخرین سند جنایت کودتاچیان بود که دنیا را به خشم و آخوندها را به زوال میکشاند




برای ما که به چشم خویش در خیابان ها کشته شدن غزیزانمان را دیدیم دیگر مرگ همرزمانمان بر سر دار تعجب آور نیست . متاسفیم از آنچه در خیابانها و زندانها اتفاق می افتد ولی بیشتر از ما آنانی میبایست شرمسار و ناراحت باشند که جوانان این مرز و بوم را با تمام دل سنگی به زیر چرخهای ماشینشان میگیرند و به گلوله مزدوران لبنانی در خیابانها کشتند ! سر بدران ما نیز از شهدای خیابانی ما کمتر نیستند و بلکه آنان بمراتب بیشتر رنج و درد زندان را کشیدند و بر خواسته خود با پافشاری و تن ندادن به خواسته کودتاچیان خود را و ما را در جهان رو سفید کردند و بدنیا ثابت کردند که این جنبش را سر ایستادن و معامله نیست و از بین نمیرود و هیچ چیز نمیتواند ما را از راهی که برگزیدیم باز دارد

Dienstag, 26. Januar 2010

در روز ٢٢ بهمن هر یک از ما یک رسانه ایم ؛ پس سینه به سینه اطلاعرسانی کنید برای روز چهارشنبه سوری( ما بیشماریم)




و از حالا هم در همه جا مترو ؛ اتوبوس ؛ سوپر مارکت و همه جا برای ٢٢ بهمن . ما بیشماریم

Montag, 25. Januar 2010

پیشنهاد به بالاترین : نظر به سوانح روزانه قطاری و هوایی واز فردا دریایی ! لذا در موضوعات لینک "حوادث" را بگنجانید

این هم از برکات نادانی است که پروفسور آن آقای ا ن نصیبمان و یا بهتر بگم تحمیلمان شده ! هر روز میگیم دریغ از پارسال

دوستان سبز؛ آیا بحث شما مگر هنوز انتخابات است ؟! برای من که پرونده آن بعد از اولین قطره خون هموطنانم بسته شده

راستش با تمام احترامی که برای آقایان کروبی وموسوی قائل هستم ؛ ولی ازفردای انتخابات خامنه ای رامقصر تقلب دانستم و میدانم؛وحال بحث من انتخابات نیست دیگر!
اینها همه مال هفت ماه پیش بود ؛ زمانیکه فقط دست رهبر به تقلب آلوده بود ولی حال بحث من به شخصه اصل ولایت فقیه ای است که دستانش به خون ایرانیان آلوده است و حال هفت ماهی است که ایرانیان را آدمهای اراذل و اوباش و هزاران انگی که تا دیروز انتخابات با نامهایی همچون ملت غیور و رزمنده و در صحنه و .........مینامیدن؛ ولی حال چه ؟ پس بقول پدرم که همیشه میگفت یک میلیون میدهم که بچه ام یک شب بیرون از خانه نخوابد ؛ ولی اگر یک شب نیامد ؛ میخواهم دیگر نیاید ؛ آری ملت ایران هم حاضر به جانفشانی و ایثار بود ؛ و در این راه بهای زیادی را پرداخت نمود و حاضر به پرداخت بیشتر از آن بود ؛ ولی حال که میبینیم به شعورمان و رای مان و ناموس مان با بدترین شکل ممکن " تجاوز ؛ کشتار ؛ تیر مستقیم ؛ شکستن دست و پا و ......." و همه اینها با نام "اسلام" و در" مملکت امام زمان " با ملت بزرگ ایران و آنهم توسط عده ای جیره خور که نام بسیج را یدک میکشند که اصلن از این نام بهره ای در هیچیک از خصائصش نبرده اند و بدتر از همه ای کاشک ایرانی را به چوب ایرانی میزدید تا گروهی عرب مفتخور لبنانی که تمام آبا و اجدادشان از پول ایرانی که حاصل عرق جوین کارگران و معلمان و همه ء ایرانیانیکه خود نخوردند و به فرزندانشان شما جز فقر و نداری چیزی ندادید تا امثال حسن نصرالله و دیگر مفتخوران با پول این ملت به ک و ن گنده کردن و پهنای گردنشان که حال تبر هم از زدن آن عاجز میماند ؛ آری برای من پرونده انتخابات و تقلب بسته شده و پرونده ای جلویم گشوده شده که جرائم آن ؛ کشتار ؛ تجاوز ؛ تقلب ؛ دروغ و بی لیاقتی زمامدار امور یعنی ولی نجسی است که تنها با از بین رفتن نجاستش در دادگاهی که هيئت منصفه آن ملت ایران باشند ؛ است. جمهوری نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد

Sonntag, 24. Januar 2010

آزاد شوید با بالاترین و عاشق شوید با بالاترین ؛ چرا که مظلومانی در کشوری به اسارت گرفته شده بنام ایران ؛ چشم بشما دارند

با فارسی ۱ عاشق بشین و با بالاترین معتاد.......................................
این شده داستان ما ! تعجب نکنید ؛ ولی خداییش هشت ماه است که بد جوری معتاد (عاشق) بالاترین شدم ؛ نه فقط بخاطر اینکه یک سایت برای آگاهی از اخبار جدید دنیا و جهان است ؛ بلکه بیشتر بخاطر اینکه می بینم افرادی راسخ و آگاه این سایت را برای شکواییه خود از خدا و قسمت ! که چگونه است در دنیایی اینگونه آزاد ؛ اینها خود را اینگونه مقید به انجام وظیفه و خدمت به مردم خود میدانند ؛ که برایم جایی است که بخود ببالم که من هم یک ایرنی ام ؛ آری غروری سراسر وجودم را میگیرد که نگو ؛ و من به این اعتیاد روزانه خود که در خدمت خدمتگذارانی ناشناس که آنها هم مثل من غمی و خشمی دارند به اندازه دنیا ؛ افتخار میکنم ؛ آری امروز تبلیغی دیدم در شبکه فارسی یک ؛ که میگفت ؛ عاشق شوید با فارسی یک و ..........و این شد سوژه من برای دادن این لینک ؛ که آزاد شوید با بالاترین و عاشق شوید با بالاترین ؛ چرا که مظلومانی در کشوری به اسارت گرفته شده بنام ایران ؛ چشم بشما دارند ؛ همراه شو عزیز ۲۲ بهمن ر راه است و من و تو ؛میبایست ما شویم ؛ چرا که ما بیشماریم و هر یک یک رسانه

Samstag, 23. Januar 2010

بالاترین ما تو را تا شب ۲۲بهمن لحظه به لحظه در کنارمان میخواهیم ؛ پس استقامت کن رفیق


البته نیاز به تکرار نیست ؛ ولی دلهره از حالا که بیست روز به ۲۲ بهمن مانده و ایراداتی که از حالا دیده میشود ! راستش کمی دل نگرانم کرده لذا برای روحیه دادن به تیم ای تی بالاترین آهنگ طاقت بیار رفیق سیاوش قمیشی را تقدیم این عزیزان مینمایم ؛ شاید که مفید واقع شود ؛ البته خداییش بعضی وقت ها قبل از ارسال نظر من خودم یک چند تا صلوات و نذر اینا راهیش میکنم که بسلامت بره

بالاترین را چه میشود ؟ وقتی رای میدی کل صفحه با رنگ آبی پر میشه ! نظرم که میدی معلوم نیست کجا میره !

از بالا نیامدن بعضی از ساعات هم فاکتور گرفتم

Donnerstag, 21. Januar 2010

طرح حذف یارانه های احمدی نژاد ؛ همان آخرین چاله نریده اش است

واقعن برای من به‌ شخصه این کم کاری که در آگاه سازی درست مردم و ذکر تمام معایب و نواقص و احیانا ذکر فواید!! که ما کمتر به آن پرداختیم که خود میتواند آن انسانهای عامی که خیال میکنند از این ببعد ماهیانه دولت تقلبکار و کودتاچی ماهیانه دسته ؛ دسته پول درب منزل تحویل داده "البته ما از اینگونه پولها زیاد گرفتیم بسفارش خمینی کبیر!"پس دوستان بیایید تا قبل از ۲۲ بهمن دست به آگاه سازی بزنیم و آنانیکه هنوز از این فاجعه بزرگ که بزودی بر سرشان نازل خواهد شد ؛ بی خبرند را آگاه کنیم و آنان را در ۲۲بهمن کنار خود داشته باشیم ؛ مگر نه اینکه میخواهند یارانه برق و گاز و بنزین را حذف کنند و نفری پنجاه هزار تومان بدهند ؛ البته کی داده و کی گرفته ؛ ولی بفرض ؛ پس فقط کافی است به فیش های برق و گاز سری زده و مبالغ یارانه ها که بالای قبوضند راکسر کرده و به مبلغ پرداختی اضافه کنیم ؛ خوب راستی چند نفرین ؟ چون این طرح میگه هر چی بیشتر بهتر ؛ ولی عجله نکنید آنها هم که لشکری و کشوری درست کردند هم ؛ حساب کنید ؛ حال آیا کسانی را سراغ دارید که احیانا تنها زندگی کنند و یا دو نفر باشند ؛ اصلن ناراحت نباشید ؛ چرا؟ چون دولت خدمتگذار کمیته های مختلفی را برای اینکار در نظر گرفته ؛ بله ؛ کمیته امام ؛حساب صد امام ؛قرض الحسنه مساجد و بسیجیان ؛ حال تصور کنید با حذف یارانه سوخت ، بنزین و گازوییل چه میشود ؛ آیا بغالی محله شما خرید خود را از بازار رو دوشش میگذارد ؟ نه حتمن وانت میگیره ؛چرا که ما داریم تو قرن بیست و یکم زندگی میکنیم !! خوب پس حالا یا راننده وانت بدبخت و یا مغازه دار خانه شما باید از همان محل یارانه ها که دولت میده بنزین پانصد تومانی بجای صد تومانی بزنه ؛ خوب پس چون آقای احمدی نژاد طرح را داده !حتمن میگه نصفش را مغازه دار بده و نصف دیگر را وانتی مادر مرده ؛ نه آقایان خارج از شوخی من اقتصاددان نیستم ؛ ولی واقعن آیا فکر نمیکنید ما مسئول هستیم تا ابعاد این فاجع را روشن نماییم

Dienstag, 19. Januar 2010

رنگ رخسار خبر می دهد از سر ضمیر ؛ آقای خامنه ای امروز ادای پیروز را هم نتوانستید در بیاورید (شما که چیز بودی !)

آقای خامنه ای روزشمارتان دارد به لحظه ها میرسد و شما هنوز ادای پیروزرا ولی با ظاهری پر اضطراب بازی میکنید ؛ آری از یادمان نرفته آن تهدیدها و ننه من غریب بازیتان را در آن نماز جمعه که شما بدنی ناقص و علیل و از اینگونه ارازجیف که ملایان روضه خوان در بالای منبرها برای در آوردن اشک حاضران به آن روی میآوردند ؛ یادمان نرفته ؛ گفتید " من اخطار میکنم اگر ادامه دهید ؛ من چنان میکنم و ......" خوب ؛ زدین و تجاوز کردین و کشتید و سربه نیست کردین و هزاران چیز محال که اسلام را به تکان آورد و اسلام را در دید آن تعداد اندکی که آن را در وجود حرفها و فیلم شما میدیدند ؛ به نیستی و باور مردم را به آن به نابودی کشاندید ؛ در روز عاشورا که صدام حسین جنگ و خونریزی را حرام میدانست به دستور مستقیم نایب خدا !! به روی مردم بی دفاع آتش گشودید و عاشوراییان واقعی که در روز عاشورا بر جسمشان با سم اسب ها تاختند ؛ در چنان روزی در مملکتی که ادعای خیلی بالاتر از اسلام دارد !! عاشوراییان را اینبار به زیر چرخهای ماشین های یزدییان زمان زیر گرفتید و در محفل خلوت خود بر این نگون بختان تاریخ که همیشه بخاطراسلام و مظلومیت حسین آن سینه زدند و بر سر خود !! خندیدید ؛ و شرم که از شرم شما خجالت زده است به حدی رساندید که آنانی که تا دیروز ملت غیور و سلحشور جان بر کف بودند ؛ به اشارتی مزدبگیر و آدم بیگانه و منافق و ....... خطاب کردید و حکم ننگین محاربه به آنآن دادید !! آری ای کسیکه امروز ترس از ترس نهفته در چهره تان برای یکساعتی به شجاعت فکر کرد ! بدانید مردم ایران دیگر حاضر به ادامه این فیلم تکراری و مستهجنی که شما در سی سال پیش آن را با تقلب و زور کلید زدید ؛ نیستند و دیگر به کمترین که همان رای خود بوده ؛ بسنده نمیکنند ؛ ما دیگر به کل فکر میکنیم و فرزندان داریوش کبیر کمر به اجراء و تحقق آن بسته اند ؛ پس بدان ۲۲ بهمنی بر خلاف سالهای گذشته رقم خواهد خورد که دنیا که در این هفت ماه گذشته از عزم ملت ایران حیرت کرده را ؛ به یکه خواهد انداخت ؛ وما بر آنیم آبروی ریخته شده این خاک ؛ ایران و ایرانی را بر گردانیم ؛ ما عهدی با شهیدانمان داریم نگسستنی و در این راه نه ازتشر شما و کشته شدن در این راه سبز آزادی هراسی داریم چرا که ما بیشماریم

Montag, 18. Januar 2010

بیست و دوم بهمن امسال جشن سی سالگی رژیم نیست ؛ روز خاتمهء سی سال جنایت و دروغ ومکر ملایان است

بیست و دوم بهمن امسال واقعی ترین و مردمی ترین حضور مردم ایران است ؛ نه در طرفداری ازسی سال گذشته آن ؛ بلکه درنقد و حق خواهی مردمی مظلوم که سی سال صبوری به خرج دادند و به امید اصلاح هر روز در مکر مکارانی دیگر افتادند و دم نزدند ؛ دروغ را از حاکمان دروغگوی شنیدند و بچشم دیدند که این بی خردان و کم سوادان چگونه دارایی این ملت را به یغما میبرند و بی شرمی تا جایی پیش رفته که ملت ایران میبایست هزینه مفت خوری تعدادی عرب لبنانی را از کیسه خود برای سرکوب ملت ایران !! در خاک ایران !! را تقبل کند ؛ همه اینها فقط بخاطر این است که ولی فقیه در حساسی ترین لحظات که میداند دور نیست ؛ نیاز به آدم کشانی نه ایرانی ؛ بلکه مزدور و جیره خور دفتر آقا باشند ؛ آری ایرانی با غیرت پس بیا در روزیکه که آنان جشن سی سالگی خود را جشن میگیرند ؛ با حضور خود یک نه به بلندای البرز نثارشان کنیم و کشور خود را از وجود این جنایتکاران پاک کنیم ؛ من مثل همیشه می آیم و تو هم مثل همیشه بیا که ما بیشماریم

Sonntag, 17. Januar 2010

عزیزان سبزی در ایران با انتشار برنامه های پارازیت بر روی سی دی به روشنگری جامعه پرداخته اند(روزنامه سبز)

راستش وقتی باهام تماس گرفتند و برنامه اشان را تشریح کردند ؛ با آن بضاعت مالی که دارند ؛راستش فقط گوله اشکی در دیدگانم نشست و در دل به این سبزان سبز غبطه خوردم ؛ درود به شرفتان که این جمله را اینگونه پاس میدارید ؛ رسانه شمایید و بیست و دوم بهمن در راه ؛ همراه شو عزیز(خیلی دوست داشتم شما را در جریان کارهاشان قرار میدادم که ببینید فرزندان ایران چه میکنند !!!! ولی متاسفم که بخاطر مسائل امنیتی ناچار به سکوتم ؛ ولی خورشید بزودی از پشت ابرها بیرون خواهد آمد

Sonntag, 10. Januar 2010

خامنه ای فردای ۲۲ بهمن ۸۸ :ما مترو و آب و برق را مجانی میکنیم و اینترنت پر سرعت در اختیارتان میگذاریم و .........(بشنو و باور نکن )

برنامه بعدی جمهوری جهل و فساد در فردای ۲۲ بهمن ۸۸ ؛ خامنه ای : صدای انقلاب شما را شنیدم و زیرم ریدم

Samstag, 9. Januar 2010

پولتان را برای خرید اسباب شکنجه و سرکوب نیاز داریم !" روابط عمومی سپاه پاسداران" (با شرکت در اس ام اس برنامه نود)

نمیدانم تا کی میبایست بازیچه و ابزار دست کودتاچیان باشیم !! تبر را خودمان بدست مزدوران میدهیم تا گردنمان را بزنند !! دست مریضا

آقای خ ر باز هم که سرت و کردی تو برف و ته ات رو دادی بالا و شکر خوری میکنی ؛ ۲۲ بهمن ولی دیدگانت را باز کن


هفت ماه تهدید و کشتار و جنایت و تجاوز و هر آنچه که زدستت آمدی کردی ؛ ولی مردم ایران مصمم به حذف تواند و حق بر شمشیر پیروز است ؛ وعده ما ۱۲ تا ۲۲بهمن

Freitag, 8. Januar 2010

عدالت و آزادی اگر در ثریا هم باشد مردان و زنانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت

همه جا هووو لا لا ؛ تو همینجا هووو لا لا (بغلم کن) با صدای زیبای شهیار قنبری


شهیار قنبری

مزدوران ساندیس خور بدانید موج سبز آزادی در جواب به بی حرمتی به شیخ خود؛ شما را همچون رعدی میتواند محو کند

پس تا دیر نشده به سراغ اربابانتان که این روزها سخت بدنبال ماله کشی بر عملکرد ننگین خود در صدا وسیمای تحت امر ولی فقیه ! آدم کش خود بروید و از او دستوراتی تازه دریافت دارید ؛ چرا که راهی را که مردم ایران آن را شروع کرده اند و در این راه عزیزانی را نثار این راه سبز بدون بازگشت نموده اند ؛برگشت ناپذیر و بدون بازگشت است ؛ ما دیگر به کم بسنده نداریم و به کل فکر میکنیم ؛ ما خواهان رفراندومی آزاد برای نوع حکومت خود میباشیم ؛ مگر نه اینکه خمینی گفت ؛ پدران ما حق نداشتند برای آینده ما تصمیم بگیرند ؛ ما هم به این سخن پایبند بوده و به صراحت میگوییم که بعد ازگذشت سی سال و سه نسل ما دیگر ره رو این راهی که بنوعی آنهم با کلک و خیانت چند گروه در اوایل انقلاب در دامان ملت ایران گذاشتند ؛ نیستیم ؛ ما خواهان ایرانی آزاد و آباد که بدست جوانانش ساخته شده باشد هستیم ؛ ما دیگر این کوتوله متقلب که خود را رییس جمهور مینامد و جز آبروریزی و تحقیر ملت ایران در جهان کاری نکرده است ؛ را تحمل نخواهیم کرد ؛ و بشما مزدوران مواجب بگیر ساعتی و ساندیسی که خود را همچون آن روسپی ایکه به لحظه ای میفروشد (که آن خود شرف دارد به آنچه که شما با مردم خود میکنید) هشداری قاطع داده که صبر این ملت هم اندازه دارد و بترسید از آن روز که کاسه صبرمان سرازیر شده و موجش شما را به ناکجاآباد دنیا برد

Donnerstag, 7. Januar 2010

چه خوب بود خواسته هایمان را با داشته هایمان می سنجیدیم و توقعاتمان را نسبت به وضع زمانی خود می دیدیم

داستان چیست؟ آری یک درد دل کلی با تمام ایرانیان است که در همه جا ؛ به خصوص در خارج هستند (ببخشید تلخه ولی هست !)به کلاس گذاشتن وپر مدعا بودن و با هم یکی نبودن و خلاصه هزاران چیزهای منفی و نگذریم میلیونها نسبت خوب از جمله خون گرمی ؛ اهل مباحثه ؛ مهمون نوازی؛ غیرتی وووو ولی چرا اینگونه تیتر زدم و چنین نوشتم ؛ راستش گاهی دلم میگیرد که چرا فقط گاهی یاد گرفته ایم نق بزنیم ؛ بدون در نظر گرفتن شرایط و اوضاع !!مثال: همین سایت بالاترین ؛ "اگربه پاچه خواری محکوم نشم !! که میشم !"امروز دیدم خواست و انتقاد یک دوست ترک زبان که خود نیمی از وجودم بدانجا متعلق است ؛ نوشته چرازبان ترکی و کردی نداریم در انتخاب زبانها ؛ خوب گیرم گذاشتن ؛ آیا فردا هم میبایست گیلکیها و لرها وبلوچ و عرب و غیره زبان خود را بخواهند ؛ خوب است باشد ؛ ولی با چه امکاناتی ؟ ودرچه زمانی ؟ الان که یک رژیم با تمام امکاناتش و کمک چند سرویس خارجی کمر به خفه کردن صدای مخالفش گرفته ؛که صدای آمریکا و بی بی سی از گزندش بی بهره نبودن !!! یادم میاد دوستی میگفت"هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد" البته بی نقص بودن بدیهی است که آرزوی همه مان است ولی گفتم شرایط زمانی و مکانی هم در آن دخیل است ؛و یک انتقاد و آن چرا در زمانیکه همه بدنبال تجدید قوا و بستن دهان مخالفان خود هستند در ایران ؛ ما داریم یه جورایی وقت تلف میکنیم ؛ چرا اگر سایت در زمانیکه به وجودش بیشترین نیاز است ؛ نمیتواند از زیر فشارو حملات سر بلند بیرون آید ؟ خوب این سوالی است که در زمان آرامش و تجدید قوا میبایست بدان پرداخت و عقلا راهی برای آن پیدا کنند ؛ یادم نرود وزیر اطلاعات ا ن گفت در روز معرفیش در مجلس ؛ که کار ما مبارزه با سایتها و خلاصه دنیای مجازی است ؛ آیا فکر نمیکنید که او موفق تر از دیگروزیران ا ن عمل کرده ؟ واقعیت ؛ بله است !!!! ولی درست است آنها بودجه ای دولتی وکلان دارند و وووو ولی آیا ما هم خود را در مواقع آماده کرده ایم؟ نه ! پس در آخر تکرار خواهشم از همه دوستان ؛خواسته هایمان را با داشته هایمان بسنجیم و بجای نق زدن به کمک دست اندرکاران برای داشتن سایتی بهتر و در آینده کشوری آبادتر باشیم"یک پاچه خواره بالفطره" لا

Mittwoch, 6. Januar 2010

آهنگی سبز از یک خواننده سبز ایتالیا یی

کودتاگران یا مقلوبمان میکنید ؛ که بعید است و محال ! یا مقلوب میشوند؛ با حتم و یقین "پس مترسان مرا با حکم و جزا"

گر مرد رهی میان خون باید خفت ؛ وز بستر عافیت برون باید خفت

وای ؛ وای اگه ما همه مان محاربیم ؛ پس تو دیگه چی هستی بالاترین ؟

می بینید سایتی درست شده که بعضی از روزنامه ها مطالبشون رو از اینجا جمع آوری و در کمترین وقت ممکن آدم میتونه به مهمترین خبرها دسترسی پیدا کنه ؛ هر چی آدم باحال ؛ با سلایق مختلف اما خداییش استاد کار؛ سیاسی نویس ؛ اجتماعی حال کن ؛ ورزشیه دو پینگی مسخره کن و آبروببر ؛ هنری نویس هنرمند بدبخت کن باج ده رژیم ؛سرگرمی نویس و کارتون بکش که آخرش دیروز بود که عکسشو کشید و خیلی خیلی خودشو محارب کرد؛ علمی های اهل تکنولژی که نگو ؛ اقتصادی های اقتصاددانی که گویی خیلی حقشون و خوردن و شاکی از این ول بشویی که یه آدم احمق به اسم رییس جمهور برای مملکتشون درست کرده ؛ و خلاصه بالاترین خوانهای راحت طلبی که روزانه تعدادشون بیشتر و بیشتر میشه و بعد از سالها دروغ که از سوی یک اداره تویل و درازی که درون مرزیش از برون مرزیش دروغگو تر و خلاصه شده فقط دروغ ؛ ولی تو بالاترین با تمام اعضای باحالت بغیر یه چندتا که محض خسته نباشی برای همون اعضا باحال ها داران گه گاه از خودشون یه لینکی در میکنند که ماشاءالله دریغ از رسیدن به صفحه دو تازه ها ! رفتن تو جوب ؛ البته این ایراد از نسبت میان مردم ایران با چشمان باز و دست نیافتنی اند ؛ بهتر بگیم ایرانی بودنشان را به امتیازاتی زود گذر و مواجبی که کسانی به آن گروه اندک همچون لقمه گوشتی که برای سگی هار و گرسنه که برای آن لقمه گوشت حاضر به پاره کردن و دریدن هموطن خود شوند و دنیا وعاقبت واز همه بدتر ایران و ایرانی را فروختند ؛ آری بالاترین تو در مجموع محاربی و آنهم از نوع خیلی خیلی بدش ؛ ووای بحال مدیران و اعضات که امروز خودشون اعتراف کردند محاربند ؛ پس محاربه بودنتون مبارک

من رمز بالاترین هم محارب هستم ، من را اعدام کنید (روزنامه سبز)

همبستگی گسترده جنبش سبز در برابر رژیم کودتا

Montag, 4. Januar 2010

ملتی که روزی ده بار در خیابان ؛مترو؛محل کار؛خانه ؛ترافیک و حتی در نفس کشیدن اعدام میشود ؛از اعدام ترسی ندارد

جدیدن کودتاچیان در حال کلید زدن طرحی ؛ همچون طرح اعدامهای ۶۷ هستند ؛ که باید به این احمق های کوتوله سیاسی جوابی از نوع خودشان ! داد که او بود که میگفت "بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشوند " پس در یک کلام این طرح همچون دیگر طرحهایتان جواب نمیدهد ؛ چرا که ملت ایران قبلن چندین بار ایستادگی و مقاومت خویش در برابر زورگویان تاریخ را به اثبات رسانده ؛ پس در یک کلام ما را از مرگ نترسانیت که خود بعدن بیشتر میترسید از مقاومت ما

Sonntag, 3. Januar 2010

شهین مهین فر پیشكسوت گویندگی در رادیو ایران:" سعی كردم حرمت میكروفون را بفهمم"( مادر شهید امیر ارشد تاجمیر)

ای مادر بخودت ببال که ما به فرزند شما که در دامان شما مادر شجاع و پیشکسوت راه صدا که صدایتان همیشه در گوش ماست و حال سیمای شما مادر عزیز در قلب میلیون ها ایرانی نقش بست و ما بشما مادران سهرابها و نداها و امیرها میبالیم ؛ و با شما در این راه سبزییکه فرزندانتان در آن گام نهادند با شماییم و همراه ؛ که یا ما هم بدیدار فرزندان شما نائل میشویم و یا جشن پیروزی این راه سبز را به برکت حضور شما مادران سبز جشن خواهیم گرفت

چهارم آبانماه ۵۷ شاه به رژه نیروهای وفادار خود بالید ؛ و۲۶ دیماه از ایران رفت ! حال شما هم به چهارشنبه خود ببالین تا سقوطتان

شاه رفت


انگار همین دیروز بود که بزاز محله مان داشت آدم جمع میکرد و سایز شرکت کنندگان در رژه روز تولد شاه را میگرفت تا براشون کت و شلوار یک رنگ سفارش بده ؛" جالب اینکه آن بزاز بعد از انقلاب هم همان کار را میکنه ! و از سهمیه های دولتی پارچه استفاده میکرد و هر روز صف طول و درازی هم جلوی مغازه اش براه بود " و چیزیکه در همانزمان برای خود من با سن چهارده سالگی جالب بود ؛ یک بعد از آن رژه عظیم مردم ! چگونه شاه در عرض دو ماه با آن اعتراضات و راهپیمایی ها مجبور به رفتن از کشور شد و دوم همان کسانیکه با کت و شلوارهای یکدست در نقش های مختلف شرکت میکردند ؛ حال خود دو آتیشه تر بنظر میآمدند ؛ حال وقتی به گذر زمان و مقایسه آنها میپردازم که کت و شلوار جای خود را به بیست ساعت اضافه کاری و ساندیس و کیک داده !! و آن چیزی که من در آن رژه ها و حضور بسیار عظیم شرکت کنندگان میدیدم ؛ اصلن با این حضور قلیل جمعیت در روز چهارشنبه بعد از عاشورا اصلن قابل مقایسه نبود !! حال نمیدانم فرق در کت و شلوار با ساندیس است یا اینکه باید کودتاچیان به جد بخود آیند که وضعیتشان حتی برای نیروهای وفادار به خودشان خطرناک و ادامه راه برای آنان و سرکوب مردم ریسکی است که اگر کودتاچیان چشمانشان را به اینگونه حوادث ببندند ؛ خامی و کودنی آنان را بیشتر نمایان میکند ؛ بطور مثال اگر به فیلم های روز عاشورا و بدام افتادن انبوه نیروهای سرکوبگر توجه کنید ؛ حتمن به ضعف آنان و انسجام سبزها بیشتر واقف می شویم ؛ پس در یک کلام خامنه ای و دیگر کودتاچیان باید به تاریخ و سرگذشت پادشاهان و از همه مهمتر شناخت مردم ایران و تن ندادنشان به زور و تحقیر بیشتر بیافزایند که تیک تیک ساعت برایشان حکم آخرین لحظات عمر زور گویی و چپاول را بهمراه دارد