Sonntag, 27. Dezember 2009
Sonntag, 20. Dezember 2009
ای دیکتاتور گیرم با زور و وحشت ؛ چند صباحی به جسممان حکمرانی کردی ! با نه بزرگ نهفته در قلبم چه میکنی
روح ملکوتی سبز و یاور سبزان به ملکوت اعلا پیوست
Freitag, 18. Dezember 2009
چند میگیری اینو بگیری دستت ؟
Mittwoch, 16. Dezember 2009
Dienstag, 15. Dezember 2009
Sonntag, 13. Dezember 2009
وقتی بالاترین درانتقال اخبار از سرعت نور هم پیشی میگیرد
این انتخابات برای ما هزینه هایی سنگین داشت ؛ ولی شکر خدا برای شما آقایونه ! بسیجی نون وآبی و توبره ای بهمراه داشت
(در تکمیل این لینک) یکشنبه ۲۲آذر ساعت ۱۰.۳۰ صبح داشتم از خیابون جمهوری رد میشدم که صف طویل اتوبوسهای خالی برادران روزی بگیر بسیجی رو دیدم که حد فاصل خیابون کارگر تا خیابون ولیعصر رو اشغال کرده بودن. جلوی اتوبوسها بزرگ نوشته شده بود همایش مبلغین مقام معظم رهبری. از اونجایی که بیت رهبر معظم در اون منطقه واقع شده فکر کنم امروز برادرا از سراسر کشور منزل آغا دعوت بودن. احتمالا دوباره می خواد مثل ۲۹خرداد بهشون بگه من بدن علیلی دارمو... (تو فیلم دوم رو یکی از اتوبوسها زوم کردم کاملا واضح نیست ولی کلما...
آیتالله ! خ ر خطاب به معترضان: انتخابات تمام شد، کنار بکشید "معترضان :نه ممنون ؛ دور میزنیم "
Freitag, 11. Dezember 2009
فتوای جدید خ ر به کله گنده ها : حج نرین ؛ دور خودم بگردین و حاجی بشین ؛ میدزدنتون!"پناهنده میشین "
Donnerstag, 10. Dezember 2009
باراک اوباما:«این نشان میدهد که رهبران این دولتها (ایران، میانمار و زیمبابوه)یبیش از آنکه از قدرت دیگر ملتها بترسند از آرزوهای مردم خود میترسند.»
آقای اوباما بامداد امروز برای مراسم دریافت جایزه نوبل صلح به اسلو پایتخت نروژ وارد شد. این مراسم و سخنرانی رئیس جمهوری آمریکا به طور زنده از تلویزیونهای جهان پخش خواهد شد.
بارام اوباما در سخنرانی خود میگوید:
«آمریکا همیشه در کنار آنانی خواهد بود که به دنبال آزادی هستند از جمله ایران، میانمار و زیمبابوه.»
وی افزود:
«ما شاهدی هستیم برای عزت خاموش اطلاحگرانی مانند آنگ سن سوچی، شجاعت آن دسته از اهالی زیمبابوه که با وجود ضرب و شتم رأی خود را به صندوق ریختند، و صدها هزار نفری که با سکوت در خیابانهای ایران راهپیمایی کردند.»
رئیسجمهوری ایالات متحده ادامه داد:
«این نشان میدهد که رهبران این دولتها بیش از آنکه از قدرت دیگر ملتها بترسند از آرزوهای مردم خود میترسند.»
وی افزود:
«و این مسئولیت همه مردم آزاد و ملتهای آزاد است که به این جنبشها بگویند امید و تاریخ در کنار شما و با شماست.»
وی در بخشی دیگر از نطق خود گفت:
«در همین لحظه در جایی از جهان سربازی با وحود اینکه میبیند با قوای بزرگتری روبهرو است با این حال به خاطر حفاظت از صلح پایداری میکند، امروز در جایی از این جهان، یک معترض جوان انتظار خشونت حکومتش را دارد ولی این اندازه شجاعت دارد که به راهپیماییاش ادامه میدهد. امروز در جایی، مادری که با فقر طاقتفرسایی روبهروست وقت میگذارد تا به کودکش که فکر میکند دنیای بیرحم هنوز جایی برای رؤیاهای او دارد درس بدهد.»
وی افزود: «بیایید از آنها الگو بگیریم.»
باراک اوباما در پی اعلام اهدای جایزه به او در ماه اکتبر، گفت آن را به عنوان دعوتی از همه ملتها برای رویارویی با چالش های مشترک سده بیست و یکم قبول خواهد کرد.
Mittwoch, 9. Dezember 2009
آقایونه ! ارازل و اوباش بسیجی ؛ والا اگه شما لاتین ، برای ملت شکلاتین
فقط بدانید صبر ما هم اندازه دارد و هنوز با تمام سوءاستفاده شما ازجنبش مسالمت آمیز ما ؛ این جنبش بر خواسته ها و روش خود پایبند و استوار ایستاده و بهای آن را پرداخت کرده و آمادهء پرداخت هزینه هایی بمراتب سنگین تر خواهد بود؛ آدم شوید و کنار ملت باشید تا روبروی ملت
!
Montag, 7. Dezember 2009
پلیس یونان بعد از گذشت یکسال از مرگ یک جوان ۱۵ ساله با تظاهرات و پاسخگویی روبروست ؛ اما پلیس ما هنوز مشغول کشتار و سرکوب !
پیام ما به آقای خامنه ای : آنقدر ازدست ما عصبانی باش و بست بزن که بمیری
Sonntag, 6. Dezember 2009
احمدی مقدم :تو"داخل" باشه ؛ بیرون نباشه !( شنونده :ای بچشم ؛ ما هم راغب تو"دخول "هستیم ! تا ببینیم گنجایش شما را در داخل )
Freitag, 4. Dezember 2009
اینان(کودتاچیان) خشونت را در جهان غنی میکنند و ما مخالف آنیم ؛ تا غنی سازی اورانیوم (روزنامه سبز)
Mittwoch, 2. Dezember 2009
بسیجی سازی به جای خصوصی سازی
بسیجی سازی
به جای
خصوصی سازی
غلامحسین الهام عضو چند شغله دولت احمدی نژاد و عضو حقوقدان شورای نگهبان در گردهمآئی بسیج فریدون کنار در ساحل دریای مازندران شرکت و سخنرانی کرده است. الهام در باغ سبز را به روی بسیجی ها گشوده و برای دلگرم کردن و پشت کودتا نگهداشتن آنها گفت:
Dienstag, 1. Dezember 2009
۱۶ آذر تمرینی است برای ۱۲ تا ۲۲ بهمن (روز پس گیری مام وطن از مزدوران)
Montag, 30. November 2009
Sonntag, 29. November 2009
تونه فقط به قلم و زبان و ایران و ایرانی ؛ بلکه به دنیایی ما را شناساندی ؛ ای اسوه شهامت زید آبادی
پس صبر هم اگر زبان داشت ؛ تا بحال به فغان آمده بود
Samstag, 28. November 2009
مادر تو چه کشیدی و می کشی ! این نامردمان نامرد چه کردند با عزیز دلت (روله گیان) شانزده آذر روز کیانوش توست
Freitag, 27. November 2009
Mittwoch, 25. November 2009
مردم بترسند، نمیتوان از کشور دفاع کرد
میرحسین موسوی به فرماندهان بسیج هشدار داد اگر مردم از اقدامات «سرکوبگرایانه» آنها بترسند، «پای قدرتها به مرزهای» ایران باز میشود و در آن زمان نمیتوان با «اسباببازیهای جنگی از تمامیت کشور» حفاظت کرد.
آقای موسوی در پانزدهمین بیانیه خود پس از انتخابات که امروز چهارشنبه منتشر کرده است، اعلام کرد که اگر شجاعت ملت ایران «خدشهدار» شود و بیگانگان در دلاوری و استواری آنها «تردید» کنند، «خوابهای سیساله» تعبیر خواهد شد.
بیانیه میرحسین موسوی در آستانه سیامین سالگرد تاسیس بسیج مستضعان به دستور آیتالله روحالله خمینی صادر شده است.
این بیانیه همچنین در شرایطی صادر شده که در ایران برای دفاع در برابر حمله احتمالی به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، رزمایشی هوایی در جریان است.
نخست وزیر پیشین ایران در بیانیه خود آورده که «اقلیت اقتدارطلب» به نیروهای بسیج، لباسهای «مخوف» میپوشانند تا هموطنان خود را «مرعوب» کنند و فکر نمیکنند با این «رفتارهای کوتهبینانه، چگونه امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار میدهند.»
موسوی خطاب به مردم گفته که در حال حاضر، «ضرورتی، حتی به مراتب مهمتر از آرمانهای جنبش سبز، ما را مجبور میکند که اجازه ندهیم کسی در ترسیدن ما طمع کند.»
او افزوده: «بدانیم که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. ترساندن، آخرین تیر ترکش است.»
این نامزد معترض به نتیجه انتخابات در بیانیه خود آورده است: «نسل جدیدی که بسیجی نامیده میشود، امروز در بوته تاریکترین شبههها و فتنهها قرار دارد.»
در حوادث پس از انتخابات ایران، نیروهای بسیج و لباس شخصیها به همراه پلیس در «سرکوب» معترضان نقش مهمی داشتهاند.
فرماندهان سپاه پاسداران اعلام کردهاند که پس از انتخابات، مسئولیت امنیت شهر تهران به مدت دو ماه در اختیار این نیرو بوده است.
نخست وزیر پیشین ایران با انتقاد از رفتارهای خشونتبار بسیج با معترضان به نتیجه انتخابات، گفته که «اقلیت اقتدارطلب»، بسیج را «ماشینی سرکوبگر» میخواهد برای «زدن و گرفتن و آزار و حتی قتل انسانهایی که تنها جرمشان، دعوت به دادگری است.»
آقای موسوی در بخش دیگری از بیانیه خود با اشاره به راهاندازی سازمان جدیدی به نام «بسیج مستضعفین» اظهار داشته که این سازمانی «بینیت» است که «بفرموده، چشمانش را میبندد و دست و پای خواهران و برادرانش را میشکند.»
رئیس فرهنگستان هنر در بیانیه خود با «برادر» خطاب کردن نیروهای بسیج، از آنها پرسیده است «چرا باید چهرهای که با زحمات گذشتگان شما پدید آمد، به کدورتها آلوده گردد؟ شما خود با مردمید و از مردمید.»
او از نیروهای بسیج پرسیده که «کدام زشتی در نامهایی چون آزادی وجود دارد که وقتی بر زبان میآید، قلب بعضی(بسیجیها) را مشمئز میکند، گویی که نام بزرگترین گناهان باشد؟»
موسوی افزوده که بسیجی که آیتالله خمینی میخواست در مقابل «ملت قرار نمیگرفت» و «ابزاری برای قدرت حاکمان» نبود.
او یادآور شده که در جمهوری اسلامی، قرار نبود «بسیج جیرهخوار دولت شود و به ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات، پاداش سرانه بگیرد» و از اینکه این نیرو تا حد یک حزب سیاسی «تنزل» کرده، متاسف است.
این نامزد معترض به نتیجه انتخابات همچنین تاکید کرده که «قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند.»
نیرویهای نظامی در ایران حق دخالت در مسائل سیاسی و انتخاباتی را ندارند، اما فرماندهان سپاه اعلام کردهاند که آنها وظیفه دارند از آرمانهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی پاسداری کنند.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری، برخی از رهبران و احزاب اصلاحطلب نسبت به دخالت سپاه و بسیج در سیاست و انتخابات هشدار داده بودند، اما فرماندهان سپاه گفتهاند که آن بخش از نیروهای بسیج که در استخدام سپاه نیستند، میتوانند فعالیت سیاسی داشته باشند.
دوستان قدم رنجه فرموده و به صفحات و لینکهای خاکخورده ! سری زنید وآنان را به زیور مهر بیآراييد
Sonntag, 1. November 2009
مهندس سازگارا : یک رییس جمهور از ما گرفتن و یک جنبش به ما دادند
Samstag, 31. Oktober 2009
دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند(ریاست جمهوری منتخب)
13 آبان یک قیام بود …سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است ..
آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه میرسد.
آیا امروز قابلتصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست دادهایم .
حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافهپرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یکصدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشههای تاریخیاش نفع نمیبرد،
همین که خواستهای در جامعه متولد میشود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولتها تنها میتوانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.آیا ما هم میتوانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنجهای خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهرهمند شدهاند.
راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان میدهد که ما تا انتها بر سر خواستههای خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز میگشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز میکند.
دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشادهدستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراطگرند.
دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک میکنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلیاش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند.
تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمیگذاریم و میراثهای به جا مانده از مبارزات نسلهای پیشین را به هیچ تقلیل نمیدهیم.
سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک میگویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیتهای بلندشان آرزو میکنم.
Freitag, 30. Oktober 2009
پیشنهاد شعار « ما همه یک نداییم ؛ ما همه یک صداییم » در سیزدهم آبانماه
Dienstag, 27. Oktober 2009
به مولا نصرالدین میگن : باز هم که تو گولخوردی ! میگه : اینا ...... یه جور که گول نمیزنن ؛ هر دفعه یه جوریه
Montag, 26. Oktober 2009
پشت آرامش ظاهری موجی از اخبار پنهان است
حصرعملی و خانگی موسوی را به دستگیری او ترجیح داده اند. ثروت عظیمی در اختیار علی خامنه ایست که او در توجیه آن می گوید "این اموال مال من نیست، بلکه من اختیار آن را دارم!". احمدی نژاد برخلاف تظاهری که می کند بشدت از اوضاع ترسیده است. رژیم بر این باور است که موج سبز حداقل 24 و حداکثر 30 میلیون رای دارد. فرمانده کل سپاه با یک لیست 300 نفره نزد خامنه ای رفته و ساده لوحانه مدعی شده بود که با دستگیری این عده کار جنبش تمام می شود. خامنه ای بسیار تلاش می کند با خاتمی و موسوی بازی کرده و آنها را از هم جدا و خانه نشین کند اما تاکنون موفق نشده است. فیلم مستند انتخاب خامنه ای بعنوان رهبر درجلسه خبرگان بعد از مرگ آقای خمینی، ناگهان از تلویزیون ژاپن سر درآورد!
مدتی پیش، محسن مخملباف پیرامون اوضاع ایران گفتگوئی با دختر خویش کرده بود که در سایت "روز" منتشر شد. این گفتگوی بسیار مشروح در سه قسمت منتشر شد و این احتمال که بسیاری حوصله نکرده باشند آن را کامل خوانده باشند زیاد است. درحالیکه در این گفتگو علاوه بر نظرات و تفسیرهائی که مخملباف بعنوان دیدگاه های خود مطرح می کند، نکاتی خبری وجود دارد که در نوع خود بسیار قابل توجه است. بویژه که مخملباف در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در خارج از کشور فعال بود و اکنون نیز بعنوان یکی از فعالان جدی جنبش سبز در خارج از کشور فعالیت می کند. ما سعی کردیم از هر سه بخش این گفتگوی مشروح، نکات خبری آن را استخراج و منتشر کنیم که در شماره امروز بخش اول آن را می خوانید.
- جنبش سبز حداقل 24 میلیون و حداکثر 30 میلیون رای دارد.
- تظاهرات ایرانی های خارج از ایران در بیش از صد شهر برگزار می شود. رسانه هایی مثل صدای آمریکا و بی بی سی نقش مهمی در اطلاع رسانی دارند.
- رژیم در جلسات خصوصی اش - که به بیرون هم درز کرده - تحلیل می کند که انباشت نارضایتی 30 ساله به اعتراض جمعی پایدار بدل شده است. رژیم توان کنترل آن را دارد اما توانایی اداره کشور را ندارد.
- احمدی نژاد در جلسات خصوصی کاملا ترسوست. چه در شورای امنیت ملی و چه در هیات دولت، مدام ترسش از سرنگونی را ابراز می کند. به خلاف کله شقی هایی که در مصاحبه هایش نشان می دهد.
- موسوی، در شرایط حصر است. لازم نیست کسی یا کسانی را برای بازداشت او بفرستند. کافی است به پاسداران محافظ او بگویند: حالا او را بیاورید. یا او را همان جا که هست کنترل کنید. همانطور که به محافظین او در روز قدس گفتند او را به میان احمدی نژادی ها ببرید تا مورد توهین قرار بگیرد. تمام تلفن ها و موبایل های خانه او میکروفن هایی هستند که کوچک ترین صدا را به مرکز اطلاعات سپاه وصل می کنند. آنقدر سیستم شنود در محل زندگی موسوی زیاد است که او مجبور است برای حرف زدن با اطرافیان خود صدای رادیو و تلویزیون را زیاد کند و به آهستگی و از طریق لب خوانی حرف هم را بفهمند تا تصمیم گیری کنند. هر رفت و آمدی با او را کنترل می کنند.
- مسیح مهاجری روحانی سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی که برای ملاقات با میرحسین رفته بود را 3 ساعت بازداشت کردند و بازجویی شد.
- سه گزینه در شورای کودتا با حضور خامنه ای بررسی شده است :
اول- حصر خانگی مدلی که منتظری سالها حصر بود. احتمالا این گزینه اصلی است. چون هزینه کمتری دارد.
دوم- تبعید، اگر حصر جواب نداد.
سوم- دستگیری که خامنه ای استراتژی دستگیری را پیش نخواهد گرفت. یکی دوبار شایعه دستگیری موسوی را مطرح کردند و در روزنامه ها و خبرگزاری های خود نوشتند تا واکنش جامعه را بسنجند و جواب تست چنان بود که عقب کشیدند.
- برای آقای خاتمی آدم می فرستادند تا در تظاهرات عمامه را از سرش بردارند و به او تعرض کنند.
- موسوی و خاتمی و کروبی که در دفتر و خانه شان شنود می شوند و در خیابان ها مورد هجوم لباس شخصی ها قرار می گیرند و هر نوع رفت و آمدی با آن ها تحت کنترل شدید قراردارد و تمام دوستان و حتی برخی از اقوامشان در زندان و زیر بازجویی و شکنجه و تجاوزقرار دارند.
- عزیز جعفری فرمانده کل سپاه 2 لیستی را به آقای خامنه ای پیشنهاد کرده بود. یک لیست 150 نفره و یک لیست 300 نفره و گفته بود شما اجازه دستگیری 300 نفر را به من بدهید، من این جنبش را سرکوب می کنم. اما خامنه ای ترسیده بود. نگرانی او از واکنش جامعه به دستگیری وسیع و بویژه دستگیری رهبران است. می ترسد ابعاد عکس العمل از کنترل آن ها خارج شود. در نتیجه در بیت رهبری دستگیری قطره ای را تصویب کردند. چند نفر را بگیرند و تحت فشار قرار دهند، یکی دو نفر آن ها را آزاد کنند، بعد از چند روز، چند نفر دیگر را بگیرند. این دستگیری ها و آزاد کردن ها یک بازی روانی با جامعه است تا اجازه ندهند جامعه دچار شوک شود و عکس العمل نهایی از خود نشان دهد.
- رهبران و دست اندرکاران جنبش سبز تحت فشار قرار دارند تا داخل و خارج را مرزبندی کنند. آقای حجازی از دفتر رهبری به طور مشخص از رهبران جنبش خواسته است مرزبندی کنید و صف خود را با نیروهای خارجی جدا کنید.
- روز 26 خرداد موسوی و خامنه ای با یکدیگر ملاقات کردند. موسوی به خامنه ای گفت: "اگر مشکل تو من هستم، انتخابات تقلبی را باطل کن، در مقابل من خودم انصراف می دهم، اما با مردم بازی نکن."
و خامنه ای در جواب گفته بود: "تو جنس ات با خاتمی فرق می کند برو سراغ زندگی خودت."
از آن سو برای خاتمی هم پیغام فرستاده بود که " تو جنس ات با بقیه فرق می کند. تو مثل کروبی نیستی، خودت را قاطی نکن. بیا با هم صحبت کنیم. "
- هاشمی رفسنجانی هنوز سه شنبه ها خامنه ای را ملاقات می کند و همدیگر را ارزیابی می کنند. خامنه ای هر سه شنبه از او می خواهد که "جنبش سبز را رها کن. نظام مال خود توست. من نباشم تو باید این نظام را اداره کنی". دروغی که هاشمی دیگر باور نمی کند.
هاشمی می گوید :خودم خامنه ای را به رهبری رسانده ام و حالا چون رفیق نیمه راه اسب قدرت را سوار شد و رفت.
- هاشمی در آخر عمر رویای امیرکبیری خود را در این جا ارضاء شده می بیند. او دیگر دنبال پول و قدرت نیست. می خواهد نام نیکی از خود در تاریخ باقی بگذارد و برود. او می گوید این من بودم که پس از مرگ خمینی و قبل از به خاکسپاری او، بی آنکه وصیتی از خمینی وجود داشته باشد، مجلس خبرگان را راضی کردم که به جای شورای رهبری، شخص خامنه ای را به رهبری انتخاب کند. (اخیرا تلویزیون NHK ژاپن در یک مستند این روز تاریخی را افشاء کرده است.) آدم از خودش می پرسد چه کسی این فیلم افشاء کننده را در اختیار جهان گذاشته است؟
- او در نامه ای به خامنه ای نوشته بود "یار خراسانی من". با این مضمون که تو خوبی، دولت احمدی نژاد بد است. نوشته بود این ها احساس می کنند بین ما تفرقه است...
این نامه البته یک توافق بود بین هاشمی و خامنه ای که اول هاشمی این نامه را بدهد و در جواب خامنه ای هم یک نامه فدایت شوم برای او بنویسد. هاشمی نامه را نوشت و فرستاد و منتظر نامه خامنه ای شد. اما در لحظه ای نامه خامنه ای به دستش رسید، که همسر پسرش ( مهدی ) را دستگیر کرده بودند. و فاطمه دخترش سراسیمه در اطاق او را باز کرد و خبر را به او داد. هاشمی نامه خامنه ای را در این حالت خواند و دید جواب آبکی ای به او داده است و از انتشار نامه منصرف شد.
از دفتر رهبری با هاشمی تماس گرفتند که چرا نامه ات را منتشر نمی کنی؟ هاشمی پاسخ داد منصرف شده ام. نامه ام را پس بدهید. نامه اش را پس ندادند. هاشمی زنگ زد که اگر نامه را پس ندهید، خودم می آیم و پس می گیرم. این همان جایی است که شیر حتی در هنگام مرگ هم با خودش به یاد می آورد که روزی برای خود شیری بوده است. خامنه ای با او تماس گرفت و هاشمی گفت: نامه تو نامه ای نبود که قرار بود بنویسی و برخورد سیستم ات برخوردی نبود که قرار بود با من داشته باشید. عروسم را گرفته اند و زده اند، برای چه باید نامه رفاقت بنویسم؟
- بچه های هاشمی هم نقش بسیار بنیادی ای در کنترل هاشمی دارند. آن ها مدام نامه های او را می خوانند تا مبادا در این روزها یک خطای استراتژیک بکند. مدام به او می گویند مگر خون بچه های هاشمی رنگین تر از خون بچه های مردم است. زن هاشمی حتی در مصاحبه ای که از تلویزیون ها نشان دادند گفت در صورت تقلب مردم به خیابان ها بریزند. حرف های هاشمی گاهی از دهان زن و بچه هایش در می آید.
- عده ای معتقدند هاشمی یک فرصت تاریخی است برای جنبش سبز. می گویند: او کسی بود که زمینه های درونی نظام را برای فرصت اصلاحات آماده کرد، اما ضربه ای که بخشی از اصلاحات به او زد هم او را و هم اصلاحات را ضعیف کرد. آقای خاتمی همچنان ازکاری که تندروها با هاشمی در اصلاحات کردند می نالد. و آن را ضربه کاری به اصلاحات می داند. کسانی که جرات زدن خامنه ای را نداشتند و به جایش هاشمی را زدند.
- درجریان نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری اخیر خامنه ای در پیغامی که توسط حسن خمینی فرستاده بود از آقای خاتمی خواست تا کنار بکشد و آقای خاتمی هم در مقابل خواست که او هم از پشت احمدی نژاد کنار برود و این یک معامله ضمنی بود که اتفاق افتاد. خامنه ای در مشهد اعلام کرد که حمایت او از دولت، حمایت از کاندیداتوری احمدی نژاد نیست. البته بعدها معلوم شد که این یک توافق ظاهری بوده است. و خامنه ای زیر حرفش زد.
- خامنه ای از حلقه روحانیتی که دور خود جمع کرده، حالت قدسی برای خود می سازد. در گرد او دایره ای به نام روحانیت و مداحان هستند .
منابع اقتصادی خامنه ای در مشهد است. آستان قدس یکی از کارتل های بزرگ مشهد، که از قضا باعث نفرت مردم مشهد هم هست. رب گوجه، نان رضوی، کاشی، قطعات خودرو، همه کارخانه های مادر و یا بنیاد 15 خرداد و میلیاردها دلار زمین و امکانات. مجتمع اقتصادی کوثر (5 هولدینگ يا شرکت مادر دارد.) دارائیش 20 میلیارد دلار است. به اسم خامنه ای نیست اما هیچ کس حق جابه جایی یک ملک را بدون مجوز او ندارد.
کمیته امداد با 6 میلیون نفری که تحت پوشش دارد و با 60 میلیارد دلار ثروت تحت نظر خامنه ایست.
- 30 درصد بانک پارسیان
- 30 درصد ایران خودرو
- کل بانک دی
- شرکت سرمایه گذاری تدبیر که خودش از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری است.
- جامعه الزهرا (که یک کارتل اقتصادی است و چندین کارخانه در کشور دارد . فقط در یک مورد یک پروژه 3هزار واحدی خانه سازی دارد که با مشارکت سرمایه گذار قطری می سازد. همه این اموال در اختیار ولی فقیه است و در سربرگش هم نوشته شده.
آقای خامنه ای به مخبر رئیس ستاد اجرایی در حضور گلپایگانی و حجازی گفته است غیر از من کسی حق جابه جایی املاک را ندارد، حتی این آقایان. خامنه ای فهمیده است که برای اعمال قدرت و تداوم مشروعیت احتیاج به پول دارد. این پول ها به او امکان می دهد که به کردستان برود و بنام خودش 200 میلیارد تعهد کند. امام جمعه ها، شورای نگهبان، حوزه علمیه از او حقوق می گیرند. طلبه ها از 100 تا 150 هزار تومان از خامنه ای حقوق می گیرند. در حالی که مثلا طلبه های صانعی 15 تا 20 هزار تومان از صانعی حقوق می گیرند. خامنه ای همه طلبه ها را بیمه کرده و دارد برای تمام طلبه ها خانه می سازد. شهرک های اطراف قم با پول هائی که خامنه ای در اختیار دارد بالا می رود. او همیشه می گوید سرمایه مال من نیست بلکه در اختیار من است.
فرماندهان نظامی نیز مشروعیتشان را از ولی فقیه می گیرند. این ها 20 درصدشان ناراضی اند اما جرات حرف زدن ندارند.
بدنه نظامی80 درصدشان کارمندند.این ها با هر نیرویی کار می کنند. فردا اگر جنبش سبز به قدرت برسد، با جنبش سبز کار می کنند.
این 20 در صد فرماندهان از حفاظت اطلاعات که شد سازمان اطلاعات سپاه می ترسند. سپاه حدود 150هزار نیروی رسمی دارد و 350 هزار نفر به نوعی از بسیج حقوق می گیرند.
برخی از افراد عالیرتبه سپاه از ایثارگرانی هستند که روزگاری جان بر کف به دفاع از ایران در مقابل عراق برخاستند و امروزه از اینکه عامل نظامی رژیمی هستند که همه موازین اخلاقی را زیر پا می گذارد به ستوه آمده اند و احساس عذاب وجدان دارند. از همه بالاتر خانواده های آن ها هستند. بسیاری از زنان و بچه های این ها سبزند و مورد بازخواست خانواده های خود قرار دارند. حتی درون بچه های خود خامنه ای اختلاف نظر وجود دارد و فاصله قلبی آن ها با استبداد یک اندازه نیست.
در وزارت اطلاعات، حالا کار به جایی رسیده که در معرفی وزیر اطلاعات جدید در جلسه معارفه، هیچ کس به احترام احمدی نژاد از جایش برنمی خیزد.
قدرت در دست چه کسی است؟
این عنوان بخش دوم اخباری است که از درون مصاحبه بسیار مشروح مخملباف با دخترش استخراج کرده و فردا منتشر می کنیم.
فاطی چل گیس گفته: موسوی و کروبی و اینا رو بگیرین! خوب نگفت بعد کی آخه میخواد چیز بکنه !
خوب معلومه !! عجب خری هستی تو فاطی چل گیس ! رفته دنبال اونکه تو رو زده و در رفته ؛ پیدا کنه ! عجب یادت نیست ! اون شب ........... عجب خری هستی تو ! بابا انگلیسیه و آمریکاییه که خونه تون بودن ! با الی «الهام » جلسه بود ! آهان آفرین آمریکاییه با الی صحبت میکرد (گولش میزد ) بعد انگلیسیه تو رو داشت گول « حیف گول » ! خلاصه میزد !! بعد انگلیسیه خسته شد !!« نیست که این الی تو رو همش دست کوتوله ها داده ! ا ن رو میگم ! « آه بلا به دور » آمریکاییه اومد و آره « بدو بدو مبارک بادا و اینا » یادت اومد ؟ مهدی دنبال شرف بی شرفت رفته. آفرین به مهدی