Samstag, 18. September 2010

شیخ تو را حصر و شکنجه میکنند وتو را خواهند کشت ، چرا که از شجاع شجاعتری و این بمزاج دیکتاتور خوش نمیآید


من نه فال گیرم و نه کف بین ، ولی تو را دیر شناختم ! ولی از همانروز از آنچه بر تو خواهد گذشت ، ترسیدم ! ولی حال آن ترس بدل شده به ذره ای از شهامت تو وامید به ادامه راه ، راهی که بزرگان و راستقامتانی چون تو پرچمدار آنند ، آشیخ کروبی عزیز حال معنی آن رنگ قرمز را بهتر درک میکنم و با رنگی سبز بهم خواهم آویخت تا رسوا کنم آن رنگفروشان رنگباز را